این قانون که به «قانون اوراق قرضه بهسازی سال ۱۹۱۵» معروف است، دستورالعملها و مقررات مربوط به اوراق قرضه بهسازی را که شهرداریها برای پروژههای عمومی استفاده میکنند، مشخص میکند.
قانون اوراق قرضه بهسازی ۱۹۱۵ اوراق قرضه شهرداری پروژههای عمومی تامین مالی از طریق اوراق قرضه توسعه زیرساختها دولت محلی تامین مالی بهسازی عمومی انتشار اوراق قرضه بهسازیهای شهرداری تامین مالی کارهای عمومی اوراق قرضه مقامات محلی تامین مالی پروژههای سرمایهای اوراق قرضه دولتی مقررات اوراق قرضه
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این قانون بیان میکند که، مگر اینکه یک قاعده خاص یا زمینه (متن) به شما چیز دیگری بگوید، تعاریف و قواعد کلی که در این بخش مشخص شدهاند، باید برای درک کل این فصل از متن قانونی استفاده شوند.
مگر اینکه حکم خاص یا زمینه (متن) به گونه دیگری ایجاب کند، تعاریف و مقررات عمومی مندرج در این بخش بر تفسیر این فصل حاکم خواهد بود.
تفسیر متن قانونی قواعد تعریف تفسیر متنی مقررات حاکم تفسیر حقوقی درک فصل استثنای قاعده خاص اعمال قواعد عمومی زمینه متنی بخش ۸۵۰۱ SHC دستورالعملهای تفسیر تفسیر قانون الزامات زمینه راهنمایی مقررات قواعد فصل
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این بخش راهی متفاوت برای انتشار اوراق قرضه ارائه میدهد که به عوارض (یا ارزیابیها) مرتبط هستند و برای پوشش هزینههای زیرساخت یا بهبودها استفاده میشوند. این بخش بیان میکند که این روش انتشار اوراق قرضه جداگانه است و بر سایر قوانین در این قانون (کد) تأثیری ندارد. هنگامی که فرآیند را تحت این بخش آغاز میکنید، فقط قوانین آن بر آن فرآیندها اعمال میشود.
انتشار اوراق قرضه سیستم جایگزین تضمین شده توسط ارزیابیها بهبودهای زیرساختی هزینهها و مخارج تشریفات اوراق قرضه قوانین جداگانه آغاز تشریفات اعمال انحصاری اوراق قرضه تحت پوشش ارزیابیها
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
اصطلاحات «ارزیابی شده» و «ارزیابی» به انواع خاصی از ارزیابیها اشاره دارند که مطابق با بخشهای مشخصی از قانون (به طور خاص، بندهای (d) و (e) از بخش 10204) یا سایر قوانین مربوطه انجام شدهاند، از جمله هرگونه تغییراتی که توسط نهاد قانونگذار اعمال شده است. این اصطلاحات شامل ارزیابیهایی که برای پوشش هزینههای اداری، همانطور که در بند (f) از بخش 10204 ذکر شده است، استفاده میشوند، نمیشود.
ارزیابیها بند (d) بخش 10204 بند (e) بخش 10204 اصلاحات نهاد قانونگذار وضع ارزیابیها هزینههای غیراداری استثنائات ارزیابی ارزیابیهای اصلاح شده ارزیابیهای تغییر یافته اصطلاحات ارزیابی تعریف ارزیابی ارزیابیهای مالی ارزیابیهای محلی رویههای ارزیابی
(Amended by Stats. 1993, Ch. 194, Sec. 2. Effective January 1, 1994.)
این بخش توضیح میدهد که وقتی اصطلاح «شهر» در این زمینه استفاده میشود، فقط به معنای شهرهای سنتی نیست. بلکه شامل شهرستانها، نهادهای ترکیبی شهر-شهرستان، و سازمانهای عمومی مانند مناطق و نهادها نیز میشود.
«شهر» شامل شهرستانها، شهرها و شهرستانها، و شرکتهای دولتی، مناطق و سازمانها میشود.
تعریف شهر، شهرستانها، شرکتهای دولتی، مناطق، سازمانها، شهر-شهرستان ترکیبی، نهادهای شهری، سازمانهای دولتی، تقسیمات سیاسی، تفسیر حقوقی
(Amended by Stats. 1963, Ch. 1223.)
این قانون تعریف میکند که «نهاد قانونگذاری» در زمینههای مختلف به چه معناست. هنگامی که مربوط به یک شهرستان باشد، به هیئت نظارت اشاره دارد. در زمینه یک شهر، به نهاد حاکم شهر که قوانین را وضع میکند، اشاره دارد.
“نهاد قانونگذاری” یعنی:
(a)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8504(a) هنگامی که در اشاره به یک شهرستان به کار رود، هیئت نظارت.
(b)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8504(b) هنگامی که در اشاره به یک شهر به کار رود، نهادی که طبق قانون، بخش قانونگذاری دولت شهر را تشکیل میدهد.
تعریف نهاد قانونگذاری هیئت نظارت شهرستان بخش قانونگذاری شهر ساختار دولت حکمرانی شهری حکمرانی شهرستان اصطلاحات دولت محلی شورای شهر نهاد قانونگذاری شهری اختیار شهرستان تعاریف نهاد دولتی فرآیندهای قانونگذاری محلی ساختار دولت کالیفرنیا
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این قانون تعریف میکند که 'منشی' در زمینههای مختلف به چه کسی اشاره دارد. هنگامی که صحبت از یک شهرستان است، 'منشی' شخص یا افسری است که به عنوان منشی هیئت قانونگذاری شهرستان عمل میکند. برای یک شهر، 'منشی' شخصی است که در آن نقش برای هیئت قانونگذاری شهر خدمت میکند.
“منشی” به معنای:
(a)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8505(a) هنگامی که در اشاره به یک شهرستان به کار میرود، شخص یا افسری است که منشی هیئت قانونگذاری شهرستان است یا به عنوان آن عمل میکند.
(b)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8505(b) هنگامی که در اشاره به یک شهر به کار میرود، شخصی است که منشی هیئت قانونگذاری شهر است یا به عنوان آن عمل میکند.
منشی شهرستان منشی شهر هیئت قانونگذاری منشی قانونگذاری شهرستان منشی قانونگذاری شهر مسئولیتهای منشی افسر شهرستان افسر شهر منشی شهری نقشهای دولتی تعریف منشی دولت شهرستان دولت شهر حکمرانی محلی نقش منشی
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این بخش روشن میکند که اصطلاح «خزانهدار» بسته به سطح حکومتی به مقامات مختلفی اشاره دارد. اگر به یک شهرستان اشاره کند، منظور خزانهدار شهرستان است. اگر به یک شهر اشاره کند، منظور خزانهدار شهر است.
«خزانهدار» به معنای:
(a)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8506(a) هنگامی که در اشاره به یک شهرستان استفاده میشود، خزانهدار شهرستان.
(b)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8506(b) هنگامی که در اشاره به یک شهر استفاده میشود، خزانهدار شهر.
خزانهدار شهرستان خزانهدار شهر مقام دولتی نقشهای دولت محلی خزانهدار شهرداری مدیریت شهری مدیریت شهرستان مالیه عمومی ساختار دولت محلی امور مالی شهر امور مالی شهرستان مسئول مالی مالیه دولتی مقامات محلی مالیه شهرداری
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
در چارچوب یک شهرستان، اصطلاح «سرپرست خیابانها» یا «رئیس خیابانها» به نقشهبردار شهرستان، یا یک مقام صلاحیتدار دیگر شهرستان اشاره دارد که توسط هیئت قانونگذار شهرستان منصوب میشود و مسئول انجام وظایف مورد نیاز سرپرست خیابانها است.
نقشهبردار شهرستان، سرپرست خیابانها، رئیس خیابانها، مقام شهرستان، هیئت قانونگذار، وظایف، انتصاب، مدیریت خیابانها، مسئولیتهای شهرستان، مقام زیرساخت، نگهداری راهها، دولت محلی، مقام کارهای عمومی، نظارت شهری
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این بخش توضیح میدهد که در یک شهرستان، اصطلاح «مهندس» به نقشهبردار شهرستان یا یک مقام صلاحیتدار دیگر شهرستان اشاره دارد. این مقام توسط هیئت قانونگذار شهرستان برای انجام مسئولیتهای مهندس منصوب میشود.
مهندس شهرستان نقشهبردار شهرستان انتصاب توسط هیئت قانونگذار وظایف مهندس مقام صلاحیتدار شهرستان مسئولیتهای مهندس انتصاب مقام شهرستان SHC 8508 وظایف مهندسی شهرستان اختیارات هیئت قانونگذار تعریف مهندس نقشهای مقام شهرستان نقش مهندس ساختار دولت شهرستان خدمات مهندسی شهرستان
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این بخش اصطلاح «حسابرس» را در بستر سطوح مختلف دولت محلی در کالیفرنیا تعریف میکند. هنگامی که به یک شهرستان اشاره دارد، منظور حسابرس شهرستان است. هنگامی که به یک شهر اشاره دارد، به معنای هر کسی است که مسئول مدیریت تمدید مالیات بر اساس فهرستها و لیستهای ارزیابی است.
«حسابرس» به معنای:
(a)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8509(a) هنگامی که در اشاره به یک شهرستان استفاده میشود، حسابرس شهرستان.
(b)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8509(b) هنگامی که در اشاره به یک شهر استفاده میشود، هر شخصی که مسئولیت تمدید مالیات بر اساس فهرستها و لیستهای ارزیابی را بر عهده دارد.
حسابرس شهرستان وظایف مالیاتی شهر تمدید ارزیابی مالیاتی مدیریت مالیات محلی حسابرس دولت محلی کالیفرنیا فهرستهای ارزیابی مسئولیت تمدید مالیات مسئول مالی شهر مدیریت مالی شهرستان نقشهای مالیاتی محلی
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
در این قانون، «مأمور وصول مالیات» به دو موقعیت مختلف اشاره دارد، بسته به اینکه مربوط به یک شهرستان باشد یا یک شهر. در یک شهرستان، این شخص همان مأمور وصول مالیات شهرستان است. در یک شهر، این شخص مسئول جمعآوری مالیاتها، آگهی کردن فهرست مالیاتهای پرداختنشده، فروش زمین به دلیل مالیاتهای پرداختنشده، و انجام امور اداری مربوط به این فروشها است.
«مأمور وصول مالیات» به معنای:
(a)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8510(a) هنگامی که در اشاره به یک شهرستان به کار میرود، مأمور وصول مالیات شهرستان.
(b)CA خیابانها و بزرگراهها Code § 8510(b) هنگامی که در اشاره به یک شهر به کار میرود، شخصی که مسئولیت جمعآوری مالیاتها، آگهی کردن فهرستهای مالیاتهای معوقه پرداختنشده، فروش اراضی تحت آن و اجرای گواهیهای فروش و اسناد مربوط به آن را بر عهده دارد.
مأمور وصول مالیات مأمور وصول مالیات شهرستان مأمور وصول مالیات شهر مالیاتهای پرداختنشده فهرستهای مالیاتهای معوقه فروش اراضی وظایف وصول مالیات گواهیهای فروش اسناد رسیدگی به معوقات مالیاتی وصول مالیات شهری وظایف مالیاتی شهرستان مسئولیتهای مالیاتی شهر
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این قانون میگوید که وقتی مقررات این بخش در مورد زمان یا مکان انجام یک وظیفه رسمی، یا در مورد قالب اسناد خاصی مانند قطعنامهها، ابلاغیهها یا اسناد مالکیت صحبت میکنند، این قوانین صرفاً راهنما هستند. لازم نیست دقیقاً رعایت شوند، تا زمانی که کار همچنان انجام شود.
زمان انجام، مکان انجام، وظیفه رسمی، شکل قطعنامه، قالب ابلاغیه، قالب دستور، قالب فهرست، گواهی فروش، قالب سند مالکیت، دستورالعملهای اسناد، مقررات ارشادی، وظایف رسمی کالیفرنیا، دستورالعملهای اسناد حقوقی، انعطافپذیری در رعایت، الزامات شکل سند
(Added by Stats. 1941, Ch. 79.)
این قانون بیان میکند که هر درآمدی که از سرمایهگذاری پول در صندوقها یا حسابهای خاصی به دست میآید، میتواند توسط یک نهاد قانونگذار برای پوشش هزینه بازپرداختها به دولت ایالات متحده استفاده شود. این امر برای اطمینان از اینکه سود حاصل از اوراق قرضه صادر شده تحت قوانین فدرال معاف از مالیات باقی بماند، ضروری است.
علیرغم هر حکم دیگری از این بخش، درآمد حاصل از سرمایهگذاری پول سپرده شده در یک صندوق یا حساب ایجاد شده طبق این بخش ممکن است، به انتخاب هیئت قانونگذار، برای پرداخت تمام یا هر بخشی از مبلغی که باید به ایالات متحده بازپرداخت شود، استفاده گردد تا سود اوراق قرضه صادر شده طبق این بخش برای مقاصد مالیات بر درآمد فدرال از درآمد ناخالص مستثنی شود.
درآمد سرمایهگذاری صندوقها حسابها هیئت قانونگذار بازپرداختها مالیات بر درآمد فدرال معافیت از درآمد ناخالص سود معاف از مالیات صدور اوراق قرضه الزام بازپرداخت فدرال تحقق درآمد پول سپرده شده معیارهای معافیت مالیاتی تعهدات بهرهای مقاصد مالیات بر درآمد
(Added by Stats. 1990, Ch. 446, Sec. 8.)