این قانون به یک منطقه اجازه میدهد تا اوراق قرضه صادر کند، که اساساً وامهایی هستند که منطقه باید بازپرداخت کند. این وامها با استفاده از درآمدی که از یک تأسیسات یا پروژهای که منطقه قصد دارد آن را به دست آورد یا بسازد، تولید میشود، پرداخت میشوند. فرآیند صدور این اوراق قرضه از دستورالعملهای مشخص شده در قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 پیروی میکند.
اوراق قرضه منطقه، اوراق قرضه درآمدی، تأمین مالی تأسیسات، ساخت و ساز بنگاه اقتصادی، صدور اوراق قرضه، قانون اوراق قرضه درآمدی 1941، تأمین مالی پروژه، تأمین مالی عمومی، بازپرداخت وام، تأمین مالی ساخت و ساز، پروژههای منطقه، مفاد قانون اوراق قرضه، اوراق قرضه با پشتوانه درآمد، کد دولتی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 40. Effective January 1, 2006.)
این بخش توضیح میدهد که منطقه به عنوان یک نهاد محلی، طبق تعریف قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941، در نظر گرفته میشود. اصطلاح «شرکت» در این زمینه شامل سیستم و تأسیسات حمل و نقل عمومی منطقه، و همچنین هرگونه توسعه یا بهبود میشود.
منطقه مجاز است اوراق قرضه درآمدی را به طور خاص برای تملک، ساخت یا تکمیل تأسیسات یا تجهیزات حمل و نقل عمومی صادر کند. این اوراق قرضه میتوانند به طور همزمان یا از طریق هر رویه موجودی که در این فصل ارائه شده است، صادر شوند.
منطقه یک نهاد محلی به معنای قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 (Chapter 6 (commencing with Section 54300) of Part 1 of Division 2 of Title 5 of the Government Code) است. اصطلاح «شرکت»، همانطور که در قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 استفاده شده است، برای تمامی اهداف این فصل، شامل سیستم حمل و نقل عمومی یا هر یک یا تمامی تأسیسات حمل و نقل عمومی و تمامی الحاقات، توسعهها و بهبودهای مربوط به آن میشود که منطقه مجاز به تملک، ساخت یا تکمیل آنها است.
منطقه میتواند اوراق قرضه درآمدی را تحت قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 برای هر یک یا چند تأسیسات حمل و نقل عمومی که منطقه مجاز به تملک، ساخت یا تکمیل آنها است یا برای تجهیزات حمل و نقل عمومی توصیف شده در Section 125702 که منطقه مجاز به تملک آنها است، صادر کند یا، به عنوان یک گزینه جایگزین، منطقه میتواند اوراق قرضه درآمدی را تحت قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 برای تملک، ساخت و تکمیل هر یک از آن تأسیسات حمل و نقل عمومی یا برای تجهیزات حمل و نقل عمومی توصیف شده در Section 125702 که منطقه مجاز به تملک آنها است، صادر کند.
هیچ چیز در این فصل، منطقه را از استفاده یا بهرهبرداری از هر رویهای که در این فصل برای صدور اوراق قرضه از هر نوع یا ماهیت برای هر یک از تأسیسات حمل و نقل عمومی مجاز تحت این قانون ارائه شده است، منع نمیکند، و تمامی مراحل میتوانند به طور همزمان یا، به عنوان یک گزینه جایگزین، طبق تشخیص منطقه انجام شوند.
نهاد محلی قانون اوراق قرضه درآمدی سال 1941 سیستم حمل و نقل عمومی تأسیسات حمل و نقل عمومی تجهیزات حمل و نقل عمومی اوراق قرضه درآمدی تملک ساخت و ساز بهبودها توسعهها رویههای صدور اوراق قرضه اختیارات منطقه تأمین مالی پروژههای عمومی تأمین مالی حمل و نقل عمومی توسعه زیرساختها
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 41. Effective January 1, 2006.)
این قانون به منطقه اجازه میدهد تا تجهیزات حمل و نقل عمومی مانند اتوبوس و قطار را بخرد یا اجاره کند، درست مانند شرکتهای خصوصی. آنها میتوانند از ابزارهای مالی خاصی به نام «گواهیهای امانی تجهیزات» برای مدیریت این خریدها و اجارهها استفاده کنند. این گواهیها به آنها اجازه میدهد که به صورت اقساطی پرداخت کنند، اما منطقه تا زمانی که تمام پرداختها انجام نشود، رسماً مالک تجهیزات نمیشود.
خرید تجهیزات حمل و نقل عمومی، اجاره تجهیزات حمل و نقل عمومی، گواهیهای امانی تجهیزات، پرداختهای اقساطی، مالکیت تجهیزات، قراردادهای اجاره، وسایل نقلیه حمل و نقل عمومی، اتوبوسهای برقی، اتوبوسهای موتوری، وسایل نقلیه ریلی سبک، تجهیزات متحرک، اجاره توسط شرکت خصوصی، تامین مالی تجهیزات حمل و نقل عمومی، اقساط معوقه، انتقال مالکیت
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 42. Effective January 1, 2006.)
این بخش اجازه میدهد تا تجهیزات حمل و نقل عمومی از طریق یک ترتیب مالی ساختاریافته خریداری یا اجاره شود. این بخش به فروشنده یا اجارهدهنده اجازه میدهد تا تجهیزات را به یک بانک یا شرکت امانی بفروشد یا اجاره دهد، که سپس تجهیزات را به عنوان امین برای تضمین گواهیهای مالی نگهداری میکند. امین تجهیزات را به مسئولین منطقه تحویل میدهد، که میتوانند همزمان یک قرارداد خرید یا اجاره برای تجهیزات امضا کنند.
قرارداد خرید یا اجاره تجهیزات حمل و نقل عمومی ممکن است فروشنده یا اجارهدهنده را هدایت کند تا تجهیزات حمل و نقل عمومی را به یک بانک یا شرکت امانی که به طور قانونی مجاز به انجام کسب و کار در ایالت است، به عنوان امین برای منافع و تضمین گواهیهای امانی تجهیزات بفروشد و واگذار کند یا اجاره دهد، و ممکن است به امین دستور دهد تا تجهیزات حمل و نقل عمومی را به یک یا چند مسئول تعیین شده منطقه تحویل دهد و ممکن است به منطقه اجازه دهد تا همزمان با آن، یک قرارداد خرید اقساطی یا یک قرارداد اجاره آن تجهیزات را به منطقه اجرا و تحویل دهد.
خرید تجهیزات حمل و نقل عمومی اجاره تجهیزات حمل و نقل عمومی گواهیهای امانی تجهیزات امین بانکی شرکت امانی مسئولین منطقه قرارداد خرید اقساطی قرارداد اجاره ترتیب مالی واگذاری توسط فروشنده واگذاری توسط اجارهدهنده تحویل توسط امین تامین مالی تجهیزات تامین مالی تضمین شده منطقه حمل و نقل عمومی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 43. Effective January 1, 2006.)
این بخش از قانون ایجاب میکند که قراردادها و اجارهنامهها باید به درستی در حضور شخصی که میتواند اسناد رسمی را به طور قانونی تأیید کند، تصدیق شوند. جزئیات این قراردادها و فرم مورد نیاز آنها باید با استانداردهای اسناد رسمی مطابقت داشته باشد. علاوه بر این، هرگونه قرارداد، اجارهنامه و گواهی امانی تجهیزات باید با مصوبه هیئت مدیره تأیید شود. این اسناد شامل شرایط خاصی خواهند بود تا پرداخت گواهیهای امانی تجهیزات را تضمین کنند، که میتواند از هر منبع مالی قانونی ذکر شده در گواهیها تأمین شود.
تأیید اسناد رسمی، گواهیهای امانی تجهیزات، مصوبه هیئت مدیره، تعهدات و شرایط، تضمین پرداخت، منابع مالی قانونی، گواهیهای مشخص شده، قراردادهای به نحو مقتضی تصدیق شده، شخص مجاز برای اسناد رسمی، الزامات قانونی اجارهنامه، قراردادهای تأمین مالی تجهیزات
(Added by Stats. 2003, Ch. 594, Sec. 8. Effective January 1, 2004.)
این بخش از قانون بیان میکند که هرگونه قرارداد، اجارهنامه یا گواهی امانی تجهیزات نباید مفادی داشته باشد که با قراردادهای امانی یا اسنادی که تضمینکننده اوراق قرضه، اسناد خزانه یا گواهیهای یک منطقه هستند، در تعارض باشد. هدف این است که اطمینان حاصل شود همه چیز به درستی همسو است و هیچ تناقضی در تعهدات مالی وجود ندارد.
تعهدات، شروط، مفاد، قراردادها، اجارهنامهها، گواهیهای امانی تجهیزات، قرارداد امانی، مفاد متناقض، تضمین پرداخت، اوراق قرضه، اسناد خزانه، گواهیها، تعهدات مالی منطقه، همسویی مالی، اسناد امانی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 44. Effective January 1, 2006.)
این بخش از قانون بیان میکند که وقتی یک توافقنامه یا اجارهنامه نهایی میشود، یک نسخه باید در دفتر وزیر امور خارجه (Secretary of State) ثبت شود. برای هر نسخه ثبت شده، هزینهای معادل 1 دلار وجود دارد. ثبت این اسناد به عنوان یک اطلاعرسانی عمومی به هر کسی که ممکن است بعداً طلبکار یا خریدار شود، عمل میکند و آنها را از توافقنامه یا اجارهنامه موجود مطلع میسازد.
ثبت توافقنامه، ثبت اجارهنامه، وزیر امور خارجه، هزینه ثبت، اطلاعرسانی عمومی، طلبکاران حکمی، خریدار بعدی، ثبت نسخه، ثبت سند، اخطار قانونی، نسخه اجرایی، توافقنامههای اجاره، حمایت از حکم، حقوق طلبکاران، ثبت رسمی
(Added by Stats. 2003, Ch. 594, Sec. 8. Effective January 1, 2004.)
این قانون بیان میکند که سه سند قانونی خاص مربوط به بهبودهای عمومی میتواند در منطقه اعمال شود. اینها عبارتند از قانون بهبود سال ۱۹۱۱، قانون اوراق قرضه بهبود سال ۱۹۱۵، و قانون بهبود شهری سال ۱۹۱۳.
قانون بهبود سال ۱۹۱۱ (Division 7 (commencing with Section 5000) of the Streets and Highways Code)، قانون اوراق قرضه بهبود سال ۱۹۱۵ (Division 10 (commencing with Section 8500) of the Streets and Highways Code)، و قانون بهبود شهری سال ۱۹۱۳ (Division 12 (commencing with Section 10000) of the Streets and Highways Code)، در منطقه قابل اعمال هستند.
قانون بهبود سال ۱۹۱۱ قانون اوراق قرضه بهبود سال ۱۹۱۵ قانون بهبود شهری سال ۱۹۱۳ بهبودهای عمومی قابلیت اعمال در منطقه قانون خیابانها و بزرگراهها توسعه زیرساخت پروژههای شهری تامین مالی از طریق اوراق قرضه بهبودهای محلی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 45. Effective January 1, 2006.)
این بخش نشان میدهد که قوانین و مقرراتی که از بخش ۹۹۰۰۰ در بخش ۱۱ از تقسیم ۱۰ شروع میشوند، بر منطقهای که این قانون پوشش میدهد نیز اعمال میشوند.
مقررات منطقه، بخش ۹۹۰۰۰، قابلیت اجرا، قوانین تقسیم ۱۰، انطباق با بخش ۱۱، حاکمیت منطقه، منطقه حمل و نقل، قابلیت اجرای منطقهای، خدمات عمومی، قانون منطقه محلی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 46. Effective January 1, 2006.)
این بخش بیان میکند که منطقه بر اساس مقررات دولتی خاصی به عنوان یک "نهاد محلی" محسوب میشود. در نتیجه، این منطقه باید از قوانین مشخصی که در بخش دیگری از قانون آمده است، پیروی کند.
نهاد محلی مقررات منطقه بند (h) بخش 53317 قانون دولتی انطباق با فصل 2.5 عنوان 5 بخش 2 حاکمیت منطقه دستورالعملهای بخش 53311 الزامات نهاد قوانین مناطق کالیفرنیا تعریف نهاد محلی قابلیت اعمال قانون دولتی تعهدات قانونی منطقه خدمات عمومی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 47. Effective January 1, 2006.)
این بخش توضیح میدهد که منطقه بر اساس بخش خاصی از قانون دولت کالیفرنیا، به عنوان یک «نهاد محلی» طبقهبندی میشود. این بدان معناست که قوانین خاصی که برای نهادهای محلی اعمال میشود، برای این منطقه نیز قابل اجرا است.
منطقه باید به عنوان یک «نهاد محلی» همانطور که در بند (f) بخش 6585 قانون دولت تعریف شده است، در نظر گرفته شود و ماده 4 (شروع از بخش 6584) از فصل 5 از بخش 7 از عنوان 1 قانون دولت برای منطقه قابل اجرا است.
نهاد محلی طبقهبندی منطقه بخش 6585 قانون دولت اعمال بر منطقه مقررات دولتی مسئولیتهای منطقه تعریف نهاد قوانین نهاد محلی بند (f) فصل 5 بخش 7 مقررات عنوان 1 ماده 4 تعهدات منطقه قوانین شهری تعیین نهاد
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 48. Effective January 1, 2006.)
این بخش از قانون به منطقه اجازه میدهد تا با رعایت مقررات خاصی که در بخشهای مشخصی از قانون دولت ذکر شدهاند، پول قرض کند. این مقررات در سه ماده مختلف یافت میشوند که دستورالعملهایی را در مورد چگونگی دریافت وام توسط مناطق عمومی برای نیازهای مالیشان ارائه میدهند.
منطقه میتواند مطابق با ماده 7 (شروع از بخش 53820)، ماده 7.6 (شروع از بخش 53850)، یا ماده 7.7 (شروع از بخش 53859) از فصل 4 از بخش 1 از قسمت 2 از عنوان 5 قانون دولت، پول قرض کند.
استقراض منطقه وامهای مناطق عمومی استقراض قانون دولت استقراض ماده 7 مقررات مالی بدهی شهرداری مدیریت جریان نقدی تامین مالی بخش عمومی رویههای وام استقراض بخش 53820 استقراض بخش 53850 استقراض بخش 53859 ماده 7 قانون دولت قانون مالیه عمومی تامین مالی شهرداری
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 49. Effective January 1, 2006.)
این قانون به یک منطقه اجازه میدهد تا با صدور اسناد پیشبینی اوراق قرضه، قبل از فروش واقعی اوراق قرضه، پول قرض کند. این اسناد میتوانند تمدید شوند، اما کل مدت آنها نمیتواند بیش از پنج سال از تاریخ صدور اولیه باشد. آنها میتوانند با هر پولی از منطقه که به نحو دیگری تعهد نشده است، یا با پولی که از فروش اوراق قرضه مورد انتظار به دست میآید، بازپرداخت شوند. این اسناد فقط میتوانند به مبلغی برابر یا کمتر از مبلغ اوراق قرضه مجاز، منهای هرگونه اوراق قرضه یا اسنادی که قبلاً فروخته یا صادر شدهاند، صادر شوند. روش صدور و فروش این اسناد همانند اوراق قرضه است، و آنها میتوانند شامل هر شرایطی باشند که در یک قطعنامه اوراق قرضه وجود دارد.
اسناد پیشبینی اوراق قرضه استقراض منطقه اسناد قابل معامله محدودیت تمدید حداکثر سررسید مدت پنج ساله وجوه منطقه عواید فروش اوراق قرضه محدودیتهای صدور اسناد پرداخت اسناد قطعنامه اسناد شیوه فروش یکسان مقررات اسناد محدودیتهای مجوز قرض گرفتن پول
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 50. Effective January 1, 2006.)
این قانون به منطقه اجازه میدهد تا اسناد تعهدآور (که مانند رسید بدهی هستند) صادر کند تا برای اهداف خود پول جمعآوری کند. این اسناد باید ظرف پنج سال بازپرداخت شوند و میتوانند نرخ بهرهای تا (12) درصد در سال داشته باشند. منطقه میتواند از هر درآمد موجودی برای بازپرداخت این اسناد استفاده کند.
اسناد تعهدآور قابل معامله تأمین مالی منطقه سررسید پنج ساله نرخ بهره (12) درصد در سال منابع درآمدی جمعآوری سرمایه تعهدات مالی ابزارهای بدهی تأمین مالی کوتاهمدت درآمد منطقه استقراض نهاد عمومی اسناد بهرهدار جذب سرمایه اهداف منطقه
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 51. Effective January 1, 2006.)
این قانون به یک منطقه اجازه میدهد تا برای تأیید قانونی بودن ابزارهای مالی خود مانند اوراق قرضه، اسناد پرداختنی یا سایر تعهدات بدهی، به دادگاه مراجعه کند. برای انجام این کار، منطقه از رویههای خاصی که در بخش دیگری از قانون تعیین شده است، پیروی میکند.
منطقه میتواند برای تعیین اعتبار هر یک از اوراق قرضه، گواهیهای امانی تجهیزات، حوالهها، اسناد پرداختنی، یا سایر اسناد بدهی خود، مطابق با فصل 9 (commencing with Section 860) از عنوان 10 از قسمت 2 قانون آیین دادرسی مدنی، اقامه دعوی کند.
تأیید بدهی منطقه قانونی بودن اوراق قرضه ابزارهای مالی اقدام قضایی قانونی بودن تعهدات بدهی گواهیهای امانی تجهیزات اعتبار حوالهها اعتبار اسناد پرداختنی مدارک بدهی فرآیند تأیید قانونی تأیید قضایی مدیریت مالی منطقه قانون آیین دادرسی مدنی بدهی عنوان 10
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 52. Effective January 1, 2006.)
این قانون بیان میکند که هرگونه اوراق قرضه یا بدهی صادر شده توسط منطقه مشمول مالیاتهای ایالتی نمیشوند، اما همچنان مشمول مالیاتهای نقل و انتقال، حق امتیاز (فرانشیز)، ارث و املاک هستند.
اوراق قرضه، بدهی، معافیت مالیاتی، مالیاتهای ایالتی، مالیاتهای نقل و انتقال، مالیاتهای حق امتیاز، مالیاتهای ارث، مالیاتهای املاک، بدهی صادر شده توسط منطقه، اوراق قرضه معاف از مالیات، معافیتهای مالیاتی، قوانین مالیاتی کالیفرنیا، قانون خدمات عمومی، سود معاف از مالیات، اوراق قرضه دولتی
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 53. Effective January 1, 2006.)
این بخش از قانون مقرر میدارد که وقتی یک منطقه اوراق قرضه صادر میکند یا بدهی میگیرد، کلیه شرایط و ضوابط به عنوان قرارداد با دارندگان اوراق قرضه تلقی میشوند. این شرایط از نظر قانونی قابل اجرا هستند، به این معنی که اگر منطقه به تعهدات خود عمل نکند، دارندگان اوراق قرضه میتوانند شکایت کنند. اگر منطقه منحل شود یا مناطق خاصی از آن خارج شوند، آن مناطق همچنان سهم خود از بدهی را مدیون خواهند بود. داراییهای درآمدزای منطقه، مانند املاک یا تأسیسات، همیشه باید برای بازپرداخت اوراق قرضه استفاده شوند، حتی اگر تغییری در مالکیت یا اداره آنها ایجاد شود. جانشینان مسئول مدیریت این داراییها برای اطمینان از بازپرداخت اوراق قرضه هستند.
علیرغم هرگونه مقررات دیگر این بخش یا هر قانون دیگر، مقررات کلیه آییننامهها، مصوبات و سایر اقدامات در انتشار هرگونه اوراق قرضه، اوراق قرضه با تعهد درآمد، اوراق قرضه برای هرگونه و کلیه اسناد بدهی یا مسئولیت توسط منطقه، یک قرارداد بین منطقه و دارندگان اوراق قرضه، گواهیهای امانی تجهیزات، اسناد یا اسناد بدهی یا مسئولیت را تشکیل میدهد، و مقررات آن در برابر منطقه یا هر یک یا کلیه جانشینان یا واگذارکنندگان آن، از طریق دستور قضایی (mandamus) یا هر دعوی، اقدام یا رسیدگی مناسب دیگر در قانون یا در عدالت در هر دادگاه صالح، قابل اجرا است.
هیچ چیز در این بخش یا در هیچ قانون دیگری منطقه یا قلمرو شامل در آن را از هرگونه بدهی یا مسئولیت اوراق قرضه یا سایر بدهیهای منعقد شده توسط منطقه معاف نمیکند. پس از انحلال منطقه یا پس از خروج قلمرو از آن، آن قلمرو که قبلاً در منطقه گنجانده شده بود، یا از آن خارج شده بود، همچنان مسئول پرداخت کلیه بدهیها و سایر تعهدات اوراق قرضه معوق در زمان انحلال یا خروج خواهد بود، گویی منطقه به این ترتیب منحل نشده بود یا قلمرو از آن خارج نشده بود، و وظیفه جانشینان یا واگذارکنندگان خواهد بود که برای پرداخت بدهیها و سایر تعهدات اوراق قرضه فراهم کنند.
مگر اینکه در اقدامات مربوط به مجوز، انتشار و فروش هرگونه اوراق قرضه درآمدی، اوراق قرضه تضمین شده با تعهد درآمد، یا اوراق قرضه برای مناطق بهبود تضمین شده با تعهد درآمد، به نحو دیگری پیشبینی شده باشد، درآمدهای هر نوع و ماهیت حاصل از هرگونه بهبودهای درآمدزا، کارها، تأسیسات یا اموال متعلق به، اداره شده توسط، یا تحت کنترل منطقه، تعهد، شارژ، واگذار و دارای حق رهن بر آن برای پرداخت اوراق قرضه تا زمانی که معوق هستند، خواهد بود، صرف نظر از هرگونه تغییر در مالکیت، بهرهبرداری یا کنترل بهبودهای درآمدزا، کارها، تأسیسات یا اموال، و در هر رویداد یا رویدادهای بعدی، وظیفه جانشینان یا واگذارکنندگان خواهد بود که به نگهداری و بهرهبرداری از بهبودهای درآمدزا، کارها، تأسیسات یا اموال تا زمانی که اوراق قرضه معوق هستند، ادامه دهند.
اوراق قرضه منطقه حقوق دارندگان اوراق قرضه اجرای بدهی تعهدات جانشینان انحلال منطقه خروج قلمرو داراییهای درآمدزا حق رهن بر اموال اجرای دستور قضایی (mandamus) تعهدات قراردادی مسئولیت بدهی عمومی مسئولیت مدیریت دارایی تعهد درآمد بازپرداخت اوراق قرضه
(Amended by Stats. 2005, Ch. 150, Sec. 54. Effective January 1, 2006.)