اصطلاحات تعریف شده در این فصل دارای معنای مقرر شده هستند، مگر اینکه زمینه معنای متفاوتی را ایجاب کند.
Chapter 2
Section § 13010
این بخش بیان میکند که تعاریف ارائه شده در این فصل باید به کار روند، مگر اینکه بر اساس شرایط، معنای متفاوتی به وضوح لازم باشد.
تعریف اصطلاحات معنای زمینهای تفسیر تعاریف حقوقی اصطلاحات فصل معنای مقرر زمینه وضوح تفسیر بستر موقعیتی رهنمودهای تعریف
Section § 13011
«منطقه» به محدودههایی گفته میشود که بر اساس قوانین این بخش ایجاد شدهاند.
“منطقه” به معنای منطقهای است که مطابق با این بخش ایجاد شده است.
ایجاد منطقه تعریف منطقه مطابق با بخش تأسیس محدوده منطقه PRC مناطق تأسیس شده مقررات منطقه قوانین بخش تعریف قانونی منطقه ردهبندی منطقه تعیین منطقه مناطق تحت نظارت تقسیمات سرزمینی منطقه دولت محلی چارچوب منطقه
Section § 13012
این قانون «هیئت منطقه» را به عنوان هیئت مدیره یک منطقه تعریف میکند. اساساً، این نهاد حاکمی است که یک منطقه را رهبری یا اداره میکند.
هیئت منطقه، هیئت مدیره، حاکمیت منطقه، اداره، رهبری منطقه، نهاد حاکم، مدیریت منطقه، مدیران، دولت محلی، نظارت منطقه
Section § 13013
این قانون «شهرستان» را به عنوان شهرستانی تعریف میکند که منطقه در آن قرار دارد. این توضیح میدهد که وقتی اصطلاح «شهرستان» به کار میرود، به شهرستانی اشاره دارد که منطقه در آن وجود دارد.
«شهرستان» به معنای شهرستانی است که منطقه در آن واقع شده است.
تعریف شهرستان موقعیت منطقه حکومت محلی حوزه قضایی جغرافیایی حکمرانی منطقهای مرزهای منطقه حوزه قضایی شهری رابطه شهرستان-منطقه اداره محلی مرجع صلاحیت قضایی
Section § 13014
این بخش اصطلاحات «هیئت نظارت» و «هیئت» را به گونهای تعریف میکند که به طور خاص به نهاد حاکم یک شهرستان اشاره داشته باشد.
نهاد حاکم شهرستان، تعریف هیئت نظارت، هیئت شهرستان، دولت محلی، اداره شهرستان، هیئت نظارت، اختیارات شهرستان، حکمرانی محلی، رهبری شهرستان، اصطلاحات هیئت، هیئت نظارتی، مدیریت شهرستان، حوزه قضایی محلی، اصطلاحات هیئت شهرستان، هیئت دولتی
Section § 13015
این قانون اصطلاح «هزینهها» را به گونهای تعریف میکند که شامل کارمزدها، عوارض، نرخها و اجارهبها شود. بنابراین، هرگاه قانون به «هزینهها» اشاره کند، منظور هر یک از این اشکال پرداخت است.
تعریف هزینهها، کارمزدها، عوارض، نرخها، اجارهبها، اشکال پرداخت، هزینههای مالی، اصطلاحات پرداخت، عوارض راه، هزینههای اجاره، هزینههای نرخ، اصطلاحات مالی، تعریف عوارض، ساختار کارمزد، ساختار نرخ
Section § 13016
این بخش «زمین» را فقط به زمین واقع در حوزه تعریف میکند و به صراحت هرگونه ساختمان، اموال شخصی یا اموال تاسیساتی روی آن را مستثنی میسازد.
تعریف زمین، زمین حوزه، استثنای مستحدثات، استثنای اموال منقول، استثنای اموال تاسیساتی، شناسایی زمین، اصطلاحات املاک، زمین مختص حوزه، انواع اموال، طبقهبندی زمین، تعریف قانونی زمین، انواع اموال مستثنی شده، اموال غیرمنقول، استثنائات مادی، مرزهای حوزه
Section § 13017
این بخش «نماینده قانونی» را به عنوان فردی تعریف میکند که توسط هیئت مدیره یک شرکت برای اقدام از طرف آن انتخاب شده است. این شخص میتواند یک افسر یا یک فرد منصوب شده دیگر باشد.
«نماینده قانونی» به معنای یک افسر یا شخص یا اشخاص دیگری است که توسط هیئت مدیره یک شرکت مالک برای خدمت در این سمت منصوب شدهاند.
نماینده قانونی هیئت مدیره شرکت افسر منصوب شده حاکمیت شرکتی شرکت مالک انتصابات هیئت مدیره نماینده شرکتی اصطلاحات حقوقی کسب و کار افسر شرکتی اختیارات هیئت مدیره ساختار شرکتی تصمیمگیری شرکتی نقشهای حقوقی شرکتی مدیریت کسب و کار نمایندگی در شرکتها
Section § 13018
اصطلاح «مالک» به شخص یا نهادی اطلاق میشود که در جدیدترین سوابق ارزیابی مالیاتی شهرستان به عنوان مالک زمین ثبت شده است.
مالک زمین، ارزیابی شهرستان، تعریف مالک ملک، آخرین فهرست برابر شده، فهرست ارزیابی، تعریف مالک، مالکیت املاک و مستغلات، سابقه مالیاتی، سند مالکیت ملک، سوابق شهرستان، ارزیابی ملک، سوابق زمین، شناسایی مالکیت، فهرست مالیات بر ملک، فهرست برابر شده
Section § 13019
این بخش «رأیدهنده» را به طور خاص به کسی تعریف میکند که در محدوده حوزه زندگی میکند و با تعریفی که از رأیدهنده در قانون دیگری، یعنی بخش 359 قانون انتخابات، ارائه شده است، مطابقت دارد.
تعریف رأیدهنده، محدوده حوزه، رأیدهنده مقیم، بخش 359 قانون انتخابات، اقامت در حوزه، صلاحیت رأیدهی، رأیدهی در حوزه، شرایط اقامت، رأیدهنده محلی، انتخابات حوزه
Section § 13020
«مالک زمین غیرمقیم» کسی است که در یک حوزه مشخص زمین دارد اما خودش خارج از آن حوزه زندگی میکند.
مالک زمین غیرمقیم مالکیت زمین مالک زمین حوزه وضعیت اقامت تعریف مالک زمین مالک ملک غیرمحلی مالکیت ملک اقامت در حوزه محل اقامت طبقهبندی مالک ملک اصطلاحات مالکیت زمین مالکی که در جای دیگری زندگی میکند