Chapter 5
Section § 8501
این قانون «حساب اوراق بهادار» را حسابی تعریف میکند که یک دارایی مالی ممکن است به آن واریز شود و به دارنده حساب اجازه میدهد از آن داراییها استفاده و آنها را کنترل کند. یک شخص زمانی «حق اوراق بهادار» پیدا میکند که یک واسطه اوراق بهادار رسماً ثبت کند که یک دارایی مالی در حساب او قرار دارد، یا چنین دارایی را به حساب او بپذیرد، یا طبق قوانین خاصی مکلف به واریز آن به حساب شود. حتی اگر واسطه به طور فیزیکی آن را نگهداری نکند، دارنده حساب همچنان نسبت به آن دارایی حقوقی دارد. اگر واسطه فقط دارایی را بدون واریز به حساب نگهداری کند، آن دارایی مستقیماً متعلق به شخص تلقی میشود. صرف صدور یک اوراق بهادار به این معنی نیست که شخص حق اوراق بهادار دارد.
Section § 8502
Section § 8503
این قانون حقوق دارندگان حق را مشخص میکند، کسانی که نسبت به داراییهای مالی نگهداری شده توسط یک واسطه اوراق بهادار ادعا دارند. این داراییها متعلق به واسطه نیستند و بستانکاران واسطه نمیتوانند آنها را توقیف کنند. هر دارنده حق، سهم متناسبی در این داراییها دارد، بدون توجه به اینکه چه زمانی آنها را به دست آورده است. اگر یک واسطه اوراق بهادار ورشکسته شود و نتواند تمامی تعهدات خود را انجام دهد، شرایط خاصی به دارندگان حق اجازه میدهد تا حقوق خود را اعمال کنند. اما اگر دارایی یا منفعت به خریداری فروخته شده باشد که به طور منصفانه پرداخت کرده و در هیچ تخلفی شریک نبوده است، خریدار معمولاً حمایت میشود. این بخش همچنین نحوه اعمال این حقوق را توضیح میدهد، عمدتاً از طریق بخشهای خاص (8505-8508) و نه علیه خریداران حمایتشده.
Section § 8504
این بخش از قانون به مسئولیتهای یک واسطه اوراق بهادار میپردازد، که نهادی است که معاملات اوراق بهادار را برای مشتریان انجام میدهد. آنها باید به سرعت داراییهای مالی کافی را به دست آورده و نگهداری کنند تا با آنچه به مشتریان خود وعده دادهاند، مطابقت داشته باشد. آنها نمیتوانند از این داراییها به عنوان وثیقه برای وام استفاده کنند مگر با یک توافق خاص با مشتریان خود. برای انجام وظیفه خود، آنها میتوانند یا از توافق با مشتری خود پیروی کنند یا، در صورت عدم وجود توافق، با دقت و منطقی طبق رویههای استاندارد عمل کنند. یک شرکت تسویه، که تعهدات خاصی به آن تعلق میگیرد، مشمول این قانون نمیشود.
Section § 8505
اگر شرکتی به نام واسطه اوراق بهادار که داراییهای مالی را مدیریت میکند، نیاز به جمعآوری پرداختها یا سودها از شرکتی داشته باشد که آن دارایی را صادر کرده است، باید اقدام کند. این واسطه با انجام آنچه با صاحب دارایی توافق کرده است، یا در صورت عدم وجود توافق قبلی، با تلاش مسئولانه برای جمعآوری پرداخت طبق رویههای تجاری معمول، به وظیفه خود عمل میکند. علاوه بر این، اگر واسطه پرداخت را دریافت کند، موظف است آن را به صاحب دارایی منتقل کند.
Section § 8506
Section § 8507
این بخش از قانون چگونگی رسیدگی یک واسطه اوراق بهادار به دستور حق را تشریح میکند، که اساساً دستوری مربوط به اوراق بهادار است. واسطه باید اطمینان حاصل کند که دستور معتبر و مجاز است، و این گزینه را دارد که در مورد نحوه اقدام با دارنده حق توافق کند. اگر توافقی وجود نداشته باشد، باید از استانداردهای تجاری معقول پیروی کند. اگر واسطه یک دارایی مالی را بر اساس یک دستور اشتباه منتقل کند، باید با برقراری مجدد اوراق بهادار و جبران هرگونه خسارت، اشتباه را اصلاح کند. اگر آن را اصلاح نکند، مسئول هرگونه خسارت وارده به دارنده حق است.
Section § 8508
این بخش توضیح میدهد که اگر شما یک حق اوراق بهادار نزد یک موسسه مالی، مانند بانک، دارید، آنها باید از دستورات شما پیروی کنند اگر میخواهید نحوه نگهداری داراییهای خود را تغییر دهید یا آنها را به یک موسسه مالی دیگر منتقل کنید. این وظیفه در صورتی انجام میشود که آنها یا از هر توافق موجودی که با آنها دارید پیروی کنند، یا در صورت عدم وجود توافق، تلاش معقولی برای رعایت دستورات شما مطابق با استانداردهای صنعت انجام دهند.
Section § 8509
این بخش وظایف و حقوق مربوط به واسطههای اوراق بهادار را توضیح میدهد، که نهادهایی هستند که اوراق بهادار را برای دیگران نگهداری یا مدیریت میکنند. اگر یک قانون فدرال این وظایف را پوشش دهد، رعایت آن قانون برای برآورده کردن الزامات کافی است. اگر قوانین خاصی وجود نداشته باشد، واسطهها باید به شیوهای «معقول تجاری» عمل کنند. مسئولیتهای این واسطهها میتواند تحت تأثیر حقوق خودشان قرار گیرد، که ممکن است ناشی از توافقنامههای تضمینی یا تعهدات انجام نشده از سوی دارنده حق باشد. علاوه بر این، واسطهها ملزم به انجام هیچ کاری نیستند که خلاف قانون، مقررات یا آییننامهها باشد.
Section § 8510
این قانون قواعد مربوط به ادعاها بر داراییهای مالی یا حقوق اوراق بهادار را توضیح میدهد، به ویژه زمانی که شخصی ادعا میکند که بر اوراق بهادار یا سرمایهگذاریهای شخص دیگری حق دارد. اگر شما یک حق اوراق بهادار را خریداری کنید و بهای آن را بپردازید، بدون اینکه از ادعای شخص دیگری بر آن مطلع باشید، و کنترل آن حق را به دست آورید، در این صورت هیچ ادعای معارضی نمیتواند شما را به چالش بکشد. این قانون همچنین توضیح میدهد که اگر اختلافی پیش آید، شخصی که حق اوراق بهادار را خریداری کرده و کنترل آن را دارد، عموماً ادعای قویتری نسبت به کسی دارد که کنترل را ندارد، و زمان به دست آوردن کنترل میتواند بر نتیجه تأثیر بگذارد. واسطههای اوراق بهادار حقوق ویژهای دارند که معمولاً به آنها اولویت بر دیگران میدهد، مگر اینکه خودشان به نحو دیگری توافق کرده باشند.
Section § 8511
این بخش از قانون تجارت کالیفرنیا به اولویت مطالبات میپردازد، زمانی که داراییهای مالی کافی برای انجام تمام تعهدات وجود ندارد. به طور کلی، اگر یک واسطه اوراق بهادار دارایی مالی کافی نداشته باشد، مطالبات افرادی که حق دریافت آن داراییها را دارند، بر مطالبات بستانکار اولویت پیدا میکند. با این حال، اگر بستانکار کنترل بر دارایی مالی داشته باشد، مطالبه او اولویت مییابد. در مورد شرکتهای تسویه، اگر دارایی کافی نباشد، بستانکاران بر دارندگان حق اولویت دارند.